شاید گاهی آنقدر فراموش میشوم ک حرفی برای گفتن با دیگران ندارم......
گاهی فقط میخواهم در لاک تنهاییم فرو بروم...زانوانم را بغل کنم...فنجان قهوه ی تلخم را در مقابل ÷نجره
ی مه الود بگذارم و با موسیقی
لایتی عبور و گذر زمان را حس کنم....گاهی فقط ....
دلم مردن میخواهد....ب سلامتی روزی ک زمان متوقف شود.....
ب چ شوقی آ÷ کنم....در حالی ک تو دنیای مجازیم تنهام.......
تاریخ : شنبه 93/1/23 | 11:57 صبح | نویسنده : ...Hidden....! | نظرات ()